دخترك و پيرمرد
فاصله دخترک تا پيرمرد يک نفر بود، روي نيمکتي چوبي، روبروي يک آبنماي سنگي. پيرمرد از دختر پرسيد: غمگيني؟ نه مطمئني؟ نه چرا گريه مي کني؟ دوستام منو دوست ندارن چرا؟ چون قشنگ نيستم قبلا اينو به تو گفتن؟ نه...
View Articleداستان عشق
يک روز آموزگار از دانش آموزاني که در کلاس بودند پرسيد: « آيا مي توانيد راهي غير تکراري براي ابراز عشق، بيان کنيد؟» برخي از دانش آموزان گفتند با بخشيدن عشقشان را معنا مي کنند. برخي «دادن گل و هديه» و...
View ArticleArticle 7
,man ghafel a inke az cheshmash oftade boodam ,fekr mikardam donya ro too cheshme man mibine ,fekr mikardam age yeroozi pishesh nabasham ta akhar omresh montazere man mishine ,fekr mikardam dastare...
View Articleبعد از رفتنت عزیزم...
بعد از رفتنت عزیزم... بعد رفتنت عزيزم، بس که تنهايي کشيدم قامتم خميده از بس، عشقتو به دوش کشيدم توو غم بي همزبوني، هي ميکشتم لحظه هامو روي برگه هاي شعرم، خالي کردم عقده هامو خاطرت جمع هرجا باشي، توي...
View Articleواژه ای در قفس است...
به تماشا سوگند و به آغاز کلام و به پرواز کبوتر از ذهن واژه اي در قفس است حرف هايم مثل يک تکه چمن روشن بود من به آنان گفتم آفتابي لب درگاه شماست که اگر در بگشاييد به رفتار شما ميتابد و به آنان گفتم: سنگ...
View ArticleArticle 4
مي آئي و... مي آئي و مي نشيني به کنار من که رفتني ام! با من سخن ميگوئي ، و گفتگوي تو، تنها ماندگار است. از گذشته ميگوئي که مرده است. گذشته اما خاطره است، و زبان تلخ تو شيرين ترين خاطره را تلخ ميکند....
View Articleچرا خدا؟
دلم ميسوزه واسه اون! دلم ميسوزه واسه خودم دلم ميسوزه واسه خدا که بنده هاش آدماي امثال منن چرا؟ چرا بايد اينجوري باشم؟ چرا بايد انقد سست و بي اراده باشم؟ اصلا تقصير منه يا تو؟ تو که ادعات ميشه انسان...
View Articleتو ببخشم اینبار
تو میخوانی از شب تلخ سکوت و من میدانم که دلت میخواهد همه ی عمر ندامت بکشی بگشایی پرده، زغم و رسوایی بنوایی نایی، از غم و تنهایی "ولی افسوس که نمیدانی تو"! تو بگذار به پای کودکیم تو بیندیش بر سادگیم که...
View Articleبرگ آخر
برگ آخر دارم از غصه میمیرم خدا کاری بکن اینبار که دستای ظریفش رو تو دستام حس منم یکبار خدا کاری بکن اینبار خدای مهربون من زبونم بند اومد ای وای کجا رفت همزبون من خدا کاری بکن مردم خدا اونم دلش تنگه اگه...
View Articleآپ آخر _--_-_-_-__-___-_______-________________.
... دفترم به آخر رسیده. میخواستم بندازمش دور یدفه یادم اومد دارن یارانه ها رو برمیدارن 4روز دیگه کاغذ میشه خدا تومن. بعد از کلی ورق زدن دیدم روی جلدم به اندازه ی یه شعر خالیه به خودم گفتم بزار یچیزی...
View Article
More Pages to Explore .....